جدول جو
جدول جو

معنی سیاه بادام - جستجوی لغت در جدول جو

سیاه بادام
کنایه از چشم معشوق چه چشم را به بادام تشبیه کرده اند، (برهان) (آنندراج) :
غم پیری سمن بر سنبلش ریخت
ز آسیب خزان برگ گلش ریخت
سیه بادام او از جور ایام
شد از عین سفیدی مغز بادام،
هلالی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَهْ)
کنایه از چشم سیاه خوبان. (آنندراج). چشم معشوق. (غیاث اللغات).
- سیه بادام افشاندن، رسمی است در ولایت که بر تابوت مرده بادامها را سیاه کرده می افشانند. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیه بادام
تصویر سیه بادام
سیاه بادام
فرهنگ لغت هوشیار